گروه شهید همت – بریج تن
گروه شهید همت – بریج تن
در طول جنگ همه علاقه داشتند تا هر کاری از دستشان برمیآید انجام دهند. گروه صنعتی شهید همت هم همینطور. مقدم دو موشکی که از رفیقدوست گرفته بود را به آنها سپرد تا موش آزمایشگاهیشان شود و رویش تحقیق کنند. آنها قبلاً امتحانشان را در این زمنیهها پس داده بودند؛ زمانی که در مهمّاتسازی روی مین دریایی کار میکردند. مینی که بعدها در جنگ نفتکشها[1] به کشتی بریجتُن[2] خورد و خیلی سر و صدا کرد. مهندسین در گروه شهید همت جمعشان جمع بود. از فریور و الفتپور و حسنی و الماسگنج گرفته تا منتظری و نجفی و شیشهگر. افراد با توجه به تخصصشان در چهار گروهِ هدایت و کنترل، موتور و پیشرانش، سرجنگی، بدنه و استراکچر تقسیمبندی شده بودند. در وزارت سپاه دو کانکس 12 متریِ دو اتاقه بهشان دادند، با دو چراغ نفتی والور، دو میز فلزی، چهار صندلی و یکسری کاغذ و خودکار. تمام امکاناتشان همین بود. با بودجهای بین 500 هزار تا یک میلیون تومان. اسم پروژه را هم گذاشتند شهاب 313.حاجیزاده که مثل رفیقدوست نگران کم بودن موشکها در آن بهبوحه جنگ شهرها بود، از مقدم پرسید: «حسن چقدر طول میکشه؟ لوله خیلی پیچیده است!» مقدم جواب داد: «خیلی سال؛ شاید به جنگ هم وصال نده، اما نباید ناامید شد.»
شاید مقدم فکرش را هم نمیکرد که امداد الهی به همین زودی و طی یکی دو سال آینده به کمکشان خواهد آمد.
[1]. جنگ دریایی بین ایران و عراق به جهت جلوگیری از صادرات نفت و ضربه زدن به اقتصاد ایران توسط کشتیهای نظامی عراق، آمریکا و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس انجام شد. جنگ نفتکشها که دومین نبرد بزرگ دریایی پس از نبردهای دریایی جنگ جهانی دوم در قرن بیستم به شمار میرود، از سال 1365 آغاز وتا سال 1366 با اعلام آتشبس طرفین به طول انجامید.
[2] . کشتی نفتکش آمریکایی که برخلاف تبلیغات گسترده آمریکا، مبنی بر تواناییهای بالای دفاعی ارتش نظامی آمریکا به مینهای کارگذاری شده در خلیج فارس برخورد کرد. این اقدام، اولین گام آمریکاییها را برای نشان دادن حضور مقتدرانهشان در خلیج فارس ناکام کرد.