پیچ زیر موشک
با وجود ناامیدیهای زیاد در این نُه روز گذشته، تجربههای جدید هم برای بچهها لذتبخش بود. تجربهای که پر بود از حس امیدواری به آینده. بچهها دیگر از خرابکاریهای جدیدی که پیدا میشد مثل روز اول ترس و واهمه نداشتند.
این چند روز به چشم زیاد دیدند که قطعههای معیوب چطور اصلاح و یا برای اولین بار در ایران توسط نیروهای خودی ساخته میشد. این حس غرور برای همه ایجاد شده بود. حسی که دوست داشتند با همهی مردم تقسیماش کنند.
گروه سلیمان در خرابکاری به هیچ چیز رحم نکردند حتی به چهار تا پیچ زیر موشک. اینها را هم برداشته و برده بودند. همین چهار تا پیچ به ظاهر ناقابل نقش مهمی برای پرتاب داشتند. موشک وقتی سوار سکو میشد، با همین پیچها به قنداق انتهای سکو وصل میشد تا ثابت بماند و از تکانها و صدمههای احتمالی در امان باشد. موقع عمود کردن هم، با همین پیچهای محکم با قنداق عمود میشد و ثابت میماند. فقط آخرین لحظههای قبل از پرتاب بود که آنها را باز میکردند تا موشک بتواند پرتاب شود.
سیوندیان با همان لهجه اصفهانی بدون معطلی به مقدم گفت:
– من میتونم اینا رو درست کنم.
– چطوری میخوای این کار رو بکنی؟
– انتهای لوله یه سری پیچ داره که سایزش با اینا یکیه و زنگ هم نزده. یکی از اونها رو بدین به من. میرم و از روش براتون میسازم.
با موافقت مقدم، پیچها در تراشکاریای در اصفهان ساخته شدند. دقیقاً مانند اصلش.